Date Range
Date Range
Date Range
یک جوان که آهسته آهسته روزهای پایانی جوانی اش فرارسیده. لطفی شده در حرم امام مهربان در مشهد دسته های طلایی ویلچر در دست دارد. خاطرات جالبش را نوشته البته با پس زمینه فلسفی و مذهبی و . با یک فنجان قهوه مهمانش باشید. استثمار در عشق به خدمت. دو مادر در یک مادر. فلسفه گوسفندی 2 و درمان نازایی. توفیق اجباری و فلسفه گوسفندی 1. قضاوت ما و میزان خداوند بودن خدا! رها شده ها یا .
هزار تا نامه داری . حموم که اومدی بیرون ببینی حو. معمولا زیاد نمی بینیش ولی. کردی پول پیدا کنی . خودت تو آینه شکلک در بیاری. تصادفی بشنوی که یه نفر. پاشی و ببینی که چند ساعت. گوش کنی که شخص خاصی رو به یادت. تپه به غروب خورشید نگاه کنی . لحظات خوبی رو با دوستانت. قدیمی رو دوباره ببینی و.
اما شبایی که مهمون داریم اون شب دیگه فاتحم خونده اس! الان از کمر درد کیبوردو از رو میز ورداشتم گذاشتم رو پام و پشتمو تکیه دادم به صندلی چون اگه یکم پشتمو خم میکنم دادم در میاد. از بس که خم و راست شدم. تازه آرسامم اینجا بود امشب! یک شیطون بلایی شده که بیا و ببین! نصف انرژیمو واسه اون صرف کردم به خدا. من امشب قراره زود بخوابم! .
سخت است در شهر خودت باشی و ساکن خوابگاه شوی. غالبا یکی از بهترین زمان را دوران کارشناسی در دانشگاه می گوید. من هم می خواستم بهترین دوران را برای خودم رقم بزنم. الحمدلله با گذشت چند سال از آن روزگاران نه چندان خوش.